Sunday, November 23, 2008


NGO کانون غیر دولتی توتم اندیشه تشرنامه من نمنم نثر ما دغدغه ها نفس عمیق حرفهای اونی که گلوریا از شاعرانه هایم گرگ و شب جاده خاکی علی رضا
Previous Posts
- دیر گاهی استاین حرکتِ کاتوره ایِ درون مغزم،تمام اف...
- انتظار
- دختری از ساحلاز دیار دریابا صدایی لرزان ودروغی ساد...
- بهار را بهانه ای شد،که این خانه را نو و نوروز را ت...
- ...سکوتتمام حرفم شدباز هم اینده ای مبهم باز هم فصل...
- وجودم مسخ شد است وکلامم در انزواهمین مطلع اخر را ت...
- خستگيم مفرط تر از ان است كه با ساعتي خواب رهايم بخ...
- ديگر مجالي نيستاينجا همه غريبه انداينجا برايم كوچك...
- لحظه ها گيج اندگاهي تندگاهي كندلحظه ها خسته اندگاه...
- ارام ارامبا تاملي بسيارهر بار با نگاهي حسرت اميز ت...
Archives
- September 2005
- October 2005
- November 2005
- December 2005
- February 2006
- March 2006
- April 2006
- May 2006
- July 2006
- August 2006
- September 2006
- October 2006
- January 2007
- October 2007
- March 2008
- April 2008
- November 2008
تعداد بازبين كننده